اجتماعی

چرا باید کنسرت گوگوش و ساسی را تحریم کنیم؟

media.news.imagealternatetextformat.details


محمد شهرابی...رادیو نشاط استرالیا

 1-برخوردی که ایرانی‌های مقیم استرالیا با کنسرت ساسی مانکن و گوگوش داشتند، مصداق بارز یک بام و دو هوا بود. یکی را به هم ریختند و به خواننده‌اش توهین کردند اما با دیگری همراهی و همخوانی کرده و با خواننده‌اش کنار آمدند.

2-نویسنده این مطلب از منتقدین سبک ساسی و از طرفداران سرسخت گوگوش است اما به عنوان کسی که خانواده‌اش سه بلیت کنسرت گوگوش و یک بلیت کنسرت ساسی در ملبورن را از چند ماه قبل خریده، معتقد است که باید هر دو کنسرت را تحریم کرد.

3-قبول دارم که جایگاه گوگوش در تاریخ موسیقی ایران ویژه است و کاملا با جایگاه ساسی تفاوت دارد اما باید بپذیریم هر دو آنها خواننده هستند و طرفداران خاص خودشان را دارند. هردو هم قرار بوده مردم را سرگرم کنند و هر دو هم برای کارشان مبلغی را دریافت می‌کنند. اتفاقا هر دو نفر هم به خاطر شرایط سیاسی ایران هزینه داده و از کشور رانده شده‌اند. اما اینکه جایگاه یک نفر برایش مصونیت بیاورد به هیچ وجه منطقی نیست. الان بچه های ایران یکی از دلایل اعتراضاتشان در کف خیابان، وجود همین نابرابری های اجتماعی و بی عدالتی‌های حاکم بر کشور است و ما هم باید این موارد را در نظر بگیریم.

4-هر دو خواننده از مدتها قبل وقت داشتند که کنسرت‌هایشان را کنسل کنند اما نکردند. در خوش بینانه‌ترین حالت می‌گوییم دچار اشتباه محاسباتی در تصمیم‌گیری شدند یا از طرف کنسرت گذارشان تحت فشار بوده‌اند اما هرچه هست کاری که آنها در حال انجامش هستند، اشتباه است. ما اما نباید یکی را گوشه رینگ بگذاریم و به دیگری با تمام احترامی که برایش قائلیم، اجازه بدهیم که برای سردادن چند شعار ضدحکومتی در کنسرتش، چندصد هزار دلار درآمد کسب کند بدون اینکه مورد انتقاد قرار گیرد.

5-ما اگر با مردم داخل ایران همدل هستیم و درد آنها را درد خودمان می‌دانیم باید طوری رفتار کنیم که موجب دلسردی و سرخوردگی‌شان نشویم. در این شرایطی که آنها جانشان را در دست گرفته و در کف خیابانها به دنبال حقوق حقه خودشان هستند، شنیدن اخباری مثل حضور ایرانی‌های خارج از کشور در کنسرت این خواننده و آن خواننده، مثل پتکی است که بر سرشان فرود خواهد آمد. هرکس حق دارد در خلوت خودش یا در جمع‌های کوچک بهانه ای برای شادی‌های موفقت داشته باشد اما بپذیریم شادی و سرگرمی در اجتماعات بزرگ مثل کنسرت، الان جایز و شایسته نیست.

6-شاید بگوییم که خانم گوگوش در کنسرتش، ترانه های سیاسی می‌خواند یا شعارهای سیاسی می‌دهد اما ایشان یا هر خواننده دیگری می‌تواند همین کار را در گردهمایی‌ها انجام دهد و در همین مناسبت‌ها کنار مردم باشد. هیچ کدام از این عزیزان با تعلیق موقت کنسرتهای‌شان به مشکل نمی‌خورند و می‌توانند چندماهی را بدون برگزاری کنسرت بگذرانند همانطور که در دوره کرونا گذراندند. این وظیفه ما نیست که برای سردادن شعارهای سیاسی به آنها پول پرداخت کنیم و تازه آنها هم به اعتبار خودشان بیافزایند.

7-وحالا صحبت اصلی با کنسرت گذاران که جالب است خیلی‌ها اصلا نمی‌دانند چه افرادی هستند. اما هر که هستند، می‌توانستند صادقانه مشکلات را با مردم در میان بگذارند و بهترین راه حل را پیدا کنند. اگر برای تدارکات کنسرتها از جمله رزرو سالن، هزینه‌ای متحمل شده بودند و قابل برگشت نبود، می‌توانستند مبلغی از بلیت‌ها کم کنند و با ارائه اسناد معتبر، باقی مبلغ بلیت‌ها را به مردم برگردانند. در بدترین شرایط و برای نشان دادن صداقت‌شان می‌توانستند اعلام کنند که کنسرتها به خاطر مردم ایران برگزار می‌شود و تمام درآمد یا بخش عمده‌ای از درآمدش، از راههای مشخص به خانواده‌های قربانیان و آسیب دیدگان اخیر تعلق میگیرد. اما آنها هیچکدام از این کارها را نکردند.

8-این روزها می‌شنویم که اتحاد مردم ایران علیه بعضی از شرکت‌های خاص ضدمردمی چه لطمه‌ای به آنها زده و همه‌شان را به دردسر انداخته است. ما هم می‌توانیم و باید همین مسیر را درپیش بگیریم. هم به خاطر وجدان خودمان، هم به خاطر همدردی با مردم ایران و هم به دلیل مقابله با افرادی که سود خودشان را به احترام گذاشتن به مردم ایران ترجیح دادند. راهش هم بسیار ساده است و آن اینکه همه از حق خود بگذریم و در کنسرتها حاضر نشویم. آنهایی که پول پرداخت کرده اند قرار نیست محصولی دریافت کنند که نگرانش باشند. محصول مورد نظر ما، سرگرمی بوده که می‌توانیم در این شرایط خاص به خاطر هموطنانی که جانشان را در خیابانها از دست می‌دهند، از آن بگذریم. این پولها در هر حال از دست رفته ولی با حاضر نشدن در این کنسرتها، می‌توانیم پیام‌مان را به مردم ایران برسانیم که تا چه اندازه برایشان احترام قائلیم.

9-اینکه دیده می‌شود بعضی‌ها بلیت‌هایشان را برای فروش گذاشته‌اند هم انصافا بی معرفتی و کم لطفی است چون این تصور به وجود می‌آید که می‌خواهند به پول خودشان برسند ولی در عین حال با برگزاری کنسرت هم مشکلی ندارند. ما باید با خودمان کنار بیاییم؛ اگر انقدر دلمان بزرگ نیست که از چندصد دلار رفته بگذریم، هیچ حقی نداریم که از مردم داخل ایران بخواهیم که هزینه بدهند. اما در عوض اگر توانستیم سالن‌های این هفته در ملبورن یا شهرهای دیگر را خالی بگذاریم آن وقت می‌توانیم امیدوارم باشیم که تغییرات بزرگتری را هم رقم بزنیم. حساب کنسرت گذاران هم بماند برای وقت مناسبش.

نظر خود را ارسال نمایید