از بازار تهران تا مجلس اعیان بریتانیا؛ داوود آلیانس، غول نساجی و خیر یهودی ایرانیتبار که بود؟

لرد آلیانس روز جمعه ۱۸ ژوئیه در ۹۳ سالگی درگذشت. او که متولد کاشان بود و تجارت را در نوجوانی در بازار تهران آموخته بود، بعدها به غول نساجی بریتانیا تبدیل شد.
به گزارش رادیونشاط، این تاجر بریتانیایی یهودی ایرانیتبار، نقش مهمی در نجات یهودیان از اتیوپی ایفا کرد و از سال ۲۰۰۴ نماینده مجلس اعیان بریتانیا شد.
داوود الیانس جوان وقتی در اواسط دهه ۱۹۵۰ نخستین کارخانه پنبه خود را در «لانکاشر» در شمال انگلستان خرید، صنعت نساجی بریتانیا عمدتا متشکل از شرکتهای کوچک خانوادگی بود که با استفاده از دستگاههای قدیمی محصولاتی چون ملحفه، حوله و پیراهن تولید میکردند. الاینس با مشاهده هجوم واردات ارزانقیمت و پیشرفت الیاف مصنوعی به این نتیجه رسید که «بیشتر صنعت پنبه بریتانیا از نظر فنی و مدیریتی بهشدت عقبمانده» است. به نظر او تنها گزینههای پیشروی این صنعت ادغام کارخانه یا تعطیلی آنها بود.
آقای آلیانس با خرید، نوسازی و یکپارچهسازی شمار زیادی از این کارخانهها رفته رفته کسب و کار روبهرشد خود را گسترش داد و گروهی از شرکتهای نساجی که در زمان اوج خود با نام «کوتز ویلا» (Coats Viyella) شناخته میشد را تاسیس کرد.
این گروه حدود ۷۰ هزار کارگر داشت و آقای آلیانس بهعنوان بنیانگذار و مدیرعامل و یکی از سرسختترین صنعتگران بریتانیا شناخته میشد. اما قدم بعدی او بسیار بزرگتر و حتی بهزعم خودش، بیش از اندازه بزرگ بود.
او در سال ۱۹۹۱ پس از جدالی سخت و پرهزینه شرکت رقیب یعنی «توتال» که به تولید کروات و شال شناخته میشد را خرید. این اقدام آقای آلیانس در بحبوحه رکود اقتصادی شدید و رقابت فزاینده بازارهای نوظهور انجام شد و ادغام این شرکت در گروه شرکتهای آقای آلیانس، به ناچار منجر به تعدیل نیرو، فروش داراییها و تنشهای مدیریتی شد.
بازار سهام در آن زمان به این نتیجه رسید که آقای آلیانس با سبک مدیریتی خاص خود، امپراتوری بیش از اندازه بزرگ و با چالشهای بسیار ساخته که دیگر قابل اداره نیست. طی ۱۰ سال، با افزایش انتقادات سهامداران و تحلیلگران بازار و اجماع بر این بود که زمان بازنشستگی او دیگر فرارسیده است.
آقای آلیانس پس از پنجاه سال فعالیت در صنعت نساجی در سال ۱۹۹۹ و در جریان نشست سالانه «کوتز ویلا» با چشمانی اشکبار کنارهگیری کرد. او همواره به نجات بسیاری از شرکتهای کهن بریتانیا افتخار میکرد، اما تا پایان عمر از پایان دردناک فعالیت خود در صنعت نساجی اندوهگین بود.
داوود آلیانس که بود؟
داوود آلیانس در ۱۵ ژوئن ۱۹۳۲ در کاشان به دنیا آمد. او پسر ارشد خانواده بود و چهار خواهر داشت. پدرش الیاهو آلیانس، بازرگان بود و مادرش سارهی نام داشت.
هنگامی که حکومت رضاشاه پهلوی خانوادهها را ملزم به انتخاب نام خانوادگی کرد، الیاهو نام «آلیانس» را برگزید. این نام برگرفته از خیریه فرانسوی «اتحادیه جهانی اسرائيلی» (Alliance Israélite Universelle) بود که در سراسر خاورمیانه مدارس یهودی تاسیس میکرد. داوود و خواهرانش نیز در یکی از مدارس همین خیریه در کاشان درس میخواندند.
خانواده آقای آلیانس در سال ۱۹۴۵ به تهران نقل مکان کرد. داوود که از همان کودکی روحیه کارآفرینی داشت، مدرسه را ترک کرد تا در بازار تهران نزد یک تاجر پارچه کار کند و به تدریج شبکه مشتریان او را گسترش داد.
آقای آلیانس درباره این دوران گفته است: «بهتدریج تقاضای افزایش حقوق میکردم تا جایی که احتمالا پردرآمدترین نوجوان بازار بودم.»
او با همکاری یکی از پسرعموهایش مغازه کوچکی باز کرد و تنها چند ماه بعد، در آستانه ۱۷ سالگی و پیش از آنکه مشمول خدمت سربازی شود، آنقدر پول پسانداز کرده بود که توانست به شهر «منچستر» بریتانیا برود. خویشاوندان مادری آقای آلیانس در آن زمان در این شهر جامعه یهودیان «سفاردی» را بنیان نهاده و در تجارت پنبه فعال بودند.
داوود آلیانس به تدریج کسبوکار کوچکی راه انداخت. او پارچه را میخرید و به تهران میفرستاد و بین شرکتهای منچستری واسطهگری میکرد. او با پشتیبانی دایی ثروتمندش شرکت Banks & Lords را تاسیس کرد و در سال ۱۹۵۶ شرکت Thomas Hoghton & Co، تولیدکننده ورشکسته پیراهن و دستمال پارچهای را خرید.
در سال ۱۹۶۳، با الهام از پیشنهاد همسرش درباره فروش پستی، وارد این حوزه شد و تحول بزرگی در شرکتش ایجاد کرد.»
آقای آلیانس در نهایت شرکت فروش پستی کوچکی به نام JD Williams را در منچستر خرید و توسعه داد و پنج سال بعد آن را با نام N Brown وارد بازار بورس کرد.
کاتالوگهای محصولات این شرکت در شمال انگلستان و در میان مشتریان مسنتر و درشتاندامتر بسیار محبوب شد. بنابر گزارشها، راز موفقیت این کاتالوگها «براساس مد روز نبودن» آنها بود.
ارزش سهام این شرکت در دهههای بعد چندین برابر شد. آقای آلیانس سپس بخش بزرگی از سهام خود را به بنیاد خیریهاش واگذار کرد و بعدها گفت: «در واقع، سهمم در N Brown از تمام کارهایی که در تجارت کردهام بیشتر برایم پولساز بوده است.»
همکاری با اسرائیل و نجات یهودیان
بخشی کاملا متفاوت و برای سالها پنهان از زندگی آلیانس، همکاری او با اسرائیل بود. او که برای دههها از جوامع یهودی بریتانیا برای کمک به اسرائیل پول جمعآوری میکرد، در سال ۱۹۷۷ به درخواست دولت «مناخم بگین»، نخستوزیر وقت اسرائيل مامور نجات یهودیان «فلاشه» از اتیوپی شد. این یهودیانی بومی در آن زمان از سوی حکومت مارکسیستی «منگیستو هایله ماریام»، رئیسجمهوری دموکراتیک خلق اتیوپی تحت آزار قرار داشتند.
آقای آلیانس با راهاندازی شرکت سوری در سودان با عنوان تجارت پنبه، برای ماموران اسرائيلی پوشش ایجاد کرد و به مقامات سودانی رشوه داد تا مسیر خروج یهودیان فلاشه از اتیوپی را هموار کند.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ که رژیم اسلامگرای سودان تهدید به بستن این مسیر کرد، آقای آلیانس ادوارد هیت، نخستوزیر سابق بریتانیا را برای سفر به خارطوم و استفاده از نفوذ دیپلماتیکش قانع کرد. آنها در پی دیداری مثبت با وزیر اقتصاد اتیوپی که پیشتر در منچستر دوران دانشجویی را گذرانده بود، توانستند عملیات نجات را از سر بگیرند و موفق شدند در مجموع هشت هزار نفر را از اتیوپی خارج کنند.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، زمانی که منگیستو خروج یهودیان را متوقف کرد، آقای آلیانس با واسطهگری محرمانه توافقی را شکل داد که طی آن در ازای ارسال تجهیزات نظامی به رژیم اتیوپی، مسیر خروج دوباره باز شد.
داوود آلیانس در سال ۱۹۸۴ نشان والای امپراتوری بریتانیا (CBE) و در سال ۱۹۸۹ نشان شوالیه را دریافت کرد. اگرچه او همواره از سیاستهای حمایتی از نیازمندان پشتیبانی میکرد، اما دیدگاههای سیاسی او مانند بسیاری دیگر از جنبههای زندگیش مبهم بود.
آقای آلیانس زمانی مارگارت تاچر، نخستوزیر پیشین محافظهکار بریتانیا را تحسین میکرد، اما هیچوقت طرفدار پروپاقرص او نبود. او همچنین تونی بلر، دیگر نخستوزیر محافظهکار را «دو تونی» مینامید، اما با حزب کارگر همراهی میکرد.
آقای آلیانس در نهایت در سال ۲۰۰۴ به عنوان نماینده لیبرال دموکرات وارد مجلس اعیان بریتانیا شد.
ثروت داوود آلیانس در پایان عمر حدود ۵۰۰ میلیون پوند برآورد میشد. با این حال او هیچگاه سبک زندگی پرزرق و برقی نداشت و در سالهای پایانی عمر نسبتا گوشهگیر بود.
نویسندگان مختلفی تلاش کردند خاطرات او را بنویسند. اما، در نهایت ایوان فالون، روزنامهنگار کهنهکار حوزه تجارت، موفق شد آن را در قالب کتاب «زندگی بازاری» (A Bazaar Life) در سال ۲۰۱۵ منتشر کند.
داوود آلیانس در طول عمر ۹۳ سالهاش اقدامات بسیاری برای جامعه یهودی در داخل و خارج بریتانیا انجام داد. از جمله این اقدامات تاسیس مرکز مطالعات ایران در دانشگاه تلآویو و کرسی مطالعات یهودی در دانشگاه منچستر بود. او همچنین از مدرسه کسبوکار Alliance Manchester پشتیبانی مالی کرد.
آقای آلیانس نخست در سال ۱۹۵۵ با دخترعمویش آلما یوسف و سپس در سال ۱۹۸۲ با هما ساسونی، که از خویشاوندان دورتر و اهل کاشان بود، ازدواج کرد. هر دو ازدواج به طلاق انجامید. او در ازدواج اولش، یک پسر و دختر را به سرپرستی گرفت و از ازدواج دومش یک پسر داشت.