بیگبنگ تئوری، هولوکاست و هوش مصنوعی در خدمت سیاست
مستند هولناکی از شبکه ABC استرالیا و برنامه تحقیقی محبوبم Four Corners درباره بزرگترین زندان جهان در استان ‘شینجانگ’ چین
یاداشتی از دکتر امید حسننژاد ، استاد مدیریت پروژه در دانشگاه RMIT ملبورن
رادیو نشاط استرالیا - معمولا در کلاسهام ویدیو کلیپهای کوتاه از سریالهای طنز مورد علاقهام (که مرتبط با موضوع جلسه هست) پخش میکنم و در موردش با دانشجوهام بحث و گفتگو میکنیم. بههمین دلیل هم سر کلاسهام کسی نمیتونه چرت بزنه یا با موبایلش مشغول باشه، چون همش میگیم و میبینیم و میخندیم. این رویکرد بهخاطر نوع نگاهم به مقوله آموزش هست که معتقدم:
“Learning MUST be FUN!”
(یادگیری باید سرگرمکننده باشه!)
در انتهای هرجلسه هم از طریق فرمهای Emoji Exit Ticket (تصویر زیر) که اخیرا و با پیشنهاد دانشجوهام از حالت کاغذی بصورت الکترونیکی شده، نظرشون رو در مورد کلاس میگیرم. با این روش نبض کلاس دستمه و سعی میکنم در جلسات آتی نظرات سازندهشون رو اعمال بکنم و بدینگونه رضایتشون از کلاس رو افزایش بدم.
سه سریال طنز مورد علاقهام که معمولا ازشون ویدیوکلیپ سر کلاسهام پخش میکنم عبارتند از:
- The Big Bang Theory
- The IT Crowd
- The Office (American version)
قبلا یادداشتهایی درباره سریال ‘بیگ بنگ تئوری’ و شخصیت مورد علاقهام ‘شلدون کوپر’ در این محفل منتشر کرده بودم. یکی از کلیپهایی که از سریال ‘بیگ بنگ تئوری’ در کلاسهای ‘مدیریت پروژه’ پخش میکنم ، اشاره داره به اختراع بازیگران اصلی فیلم که مورد توجه نیروی هوایی امریکا قرار میگیره. در جلسهای که افسر ارتش امریکا بهشون پیشنهاد همکاری میده، ‘هاوارد’ (که مهندس مکانیک از MIT هست و بهخاطر نداشتن PhD ‘شلدون’ دستش میندازه) از اینکه از اختراعشون استفاده نظامی بشه ابراز نگرانی میکنه. افسر نیروی هوایی هم در جواب میگه “اینکه ما با اختراع شما چه کاری میکنیم، به شما ارتباطی نداره”. در نهایت هم تیم تصمیم به همکاری میگیره و حتی به خاطر جوگیر شدن قول زمانبندی دوماهه به کافرما میده، در حالی که زمان موردنیاز برای پروژه خیلی بیشتر از این بوده. بقیه ماجرا رو میتونین درکلیپ پایین ببینید. در ادامه به اون نقل قول کذایی نماینده ارتش امریکا برمیگردم.
مدتی پیش مستند هولناکی از شبکه ABC استرالیا و برنامه تحقیقی محبوبم Four Corners درباره بزرگترین زندان جهان در استان ‘شینجانگ’ چین که محل زندگی اقلیت مسلمان این کشور هست میدیدم (فیلم پایین). از دیدن این برنامه و آنچه که بر مردمانی که صرفا به خاطر قومیت، دین و باورهاشون به وحشیانهترین و کثیفترین روشها شکنجه و آزار جسمی و روحی میشن، چنان شوکه شدهام که قلمم توانایی به تصویر کشیدنش رو نداره و از همه شما دعوت میکنم تا ۴۵ دقیقه وقت بزارین و حتما این مستند رو ببینین. البته از سالها قبل و به مدد اخبار رسانهها و شبکههای اجتماعی، از جنایتی که دولت مرکزی چین بر علیه اقلیت مسلمانان (اویغورهایی که پیشینه ترک دارن) روا میداره مطلع بودم. اما دیدن این مستند چنان متاثرم کرد که تمام آن اخبار در طی این سالها نکرده بود.
راوی این مستند از عبارت ‘هولوکاست دوم’ برای بهتصویر کشیدن عمق جنایتی که در آستانه سال ۲۰۲۰ در بیخ گوشمون در جریان هست، استفاده کرده بود. در حالیکه از خاطرمون نمیره که چند سال پیش گروهی مدیریت نظام اجرایی کشورمون رو در اختیار داشتن که استدلالشون برای انکار هولوکاست (نسلکشی یهودیان به دست هیتلر و نازیها در بحبوحه جنگ جهانی دوم) این بوده که ‘مگه امکان داره در چنین ابعادی، چنین جنایتی در قلب اروپا و در دهه ۱۹۴۰ رخ داده باشه و کسی خبردار نشه و جلوشو نگیره’.
در ابتدای این مستند اشاره میشه که دولت چین حدود یک میلیون مسلمان ساکن استان ‘شینجانگ’ رو زندانی کرده، بچههاشون رو ازشون جدا میکنه و خیل زیادی از مردم رو به اردوگاههای کار اجباری برده. بچهها به دور از خانواده به مدارسی برده میشن تا به روشهای مورد نظر حکومت مرکزی آموزش ببینن. پاسپورت شهروندانی که زندانی نشدن رو هم توقیف کردن تا نتونن از کشور خارج بشن. عملا اون منطقه از کشور رو به یک زندان بزرگ (در واقع بزرگترین زندان جهان) برای اقلیت مسلمان ‘اویغور’ تبدیل کردن. شرمآور ولی قابل انتظار بود که اشاره میشه تعدادی از برندهای معروف پوشاک دنیا، پنبه مورد نیازشون رو از این منطقه چین و با قیمتهای بسیار نازل تهیه میکنن، در حالیکه اون مزرعهها مشکوک به استفاده از نیروهایی هستن که تنها به دلیل دین و قومیتشون زندانی و مجبور به بیگاری از طریق کار در اردوگاههای کار اجباری شدهاند. شرم بر این کمپانیهایی که مدتهاست اخلاق رو سرکشیده و یک لیوان آب هم روش. متاسفانه این خبری نبود که منو متحیر و شوکه کرد چرا که تشت رسوایی بخش عمده دنیای کسبوکار و رفتارهای غیراخلاقیشون سالهاست که از بام افتاده.
آنچه که محرک نوشتن این یادداشت شد، نه رسوایی اخلاقی شرکتهای کسبوکار، بلکه خبر شوکه کنندهای بود که راوی مستند در اواخر فیلم بهش اشاره کرد.
دو دانشگاه استرالیا تحت عناوین ‘دانشگاه تکنولوژی سیدنی’ (University of Technology Sydney) و ‘دانشگاه کرتین’ (Curtin University) واقع در شهر پرث (در ایالت استرالیای غربی) با دولت ‘چین’ و شرکتهای وابسته قراردادهای تحقیقاتی برای تقویت سیستم ‘هوش مصنوعی’ دولت مرکزی دارن. هدف از طراحی و اجرای این سیستم ‘هوش مصنوعی’ که تحت عنوان جعلی ‘شهر هوشمند’ (Smart City) ولی درواقع با هدف کنترل شهروندان دنبال میشه اینه که به دولت کمک کنه تا از طریق تحلیل تصاویر دوربینهای مداربسته که در تمام کشور نصب و راهاندازی شده، شهروندان رو برایاس هویت قومیتیشون شناسایی کنه. در مستند به خوبی توضیح داده میشه که دولت چین موفق شده با کمک تکنولوژی ‘هوش مصنوعی’ (AI)، پروفایل قومی (Racial Profile) شهروندانش رو تشکیل بده که از طریق تحلیل مشخصات ظاهری صورت، گروه خونی و بقیه پارامترها درست شده و به طور مستمر در حال بهبود و افزایش دقتش هست. این سیستم اطلاعات و تصاویر افراد رو از میلیاردها دوربینی که در سطح شهرها و به بهانه ‘شهر هوشمند’ نصب شده و بصورت مستمر در حال اسکن صورت مردم هستن میگیره و از طریق مقایسه با پایگاههای اطلاعاتی در اختیار هویت قومی شهروندان رو شناسایی میکنه. بعد هم که شامل آنچه هستیم که مستند در ابتدای فیلم افشا کرده بود.
برایم باور کردنی نبود که همکارانم که به خوبی باید با مفاهیم ‘Ethics’ در تحقیق آشنا باشن و برای مثال بهمنظور انجام یه مصاحبه ساده فنی با افراد تاییدیه کمیته مربوطه رو از دانشگاه اخذ کنن، چگونه در چنین پروژههایی مشارکت کردهاند که آشکارا نقض حقوقی انسانی افراد (Human Ethics) هست.
به عنوان عضوی از جامعه علمی استرالیا بسیار متحیر و منزجر شدم که میدیدم چگونه علم به خدمت سیاست دراومده و در جهت دستیابی به اهداف کثیف و پلید سیاسی بهش کمک میکنه. البته این اولین بار و آخرین بار نبود که چنین اتفاقی در روابط بین علم و سیاست میافته. در فاجعه اتمی ‘هیروشیما’ و ‘ناکازاکی’ همانقدر که ارتش و سیاستمداران امریکا مقصرن، دانشمندان و تیمی که در طراحی و ساخت بمب اتم نقش داشتهاند هم مقصرن. یک دانشمند متعهد در پاسخ به اون افسر ارتش یا سیاستمداری که بهش میگه “اینکه ما با اختراع یا نتیجه تحقیق شما چه کاری میکنیم، به شما ارتباطی نداره”، سکوت نمیکنه و به وظیفه اخلاقی و انسانیش به درستی عمل میکنه.
متاسفانه هر دو دانشگاه مذکور در پاسخ به پیگیری تهیهکنندگان برنامه سعی در فرافکنی و توجیه موضوع داشتن که اصلا قابل قبول نیست. به نظرم مشارکت این دو دانشگاه و اعضای هیات علمی شون در نسل کشیای که در حال حاضر در چین درحال انجامه لکه ننگی بر دامن جامعه علمی استرالیا هست و خواهد بود.
از طرف دیگر سکوت مرگبار جامعه مسلمانان (به غیر از تاحدودی ترکیه) در قبال جنایت علیه مسلمانان چین در مقایسه با سروصداها برای ‘فلسطین’ و با توجه به ابعاد فاجعه به شدت دردناکه. به نظر میاد دولت چین موفق شده دیواری به مراتب عظیمتر و هوشمندتر از دیوار معروف چین بسازه و با ترفندهای مختلف ملتها و حکومتها رو به سکوت وادار کنه و بار دیگه به ما ثابت کنه که سیاست نه تنها این قابلیت رو داره که علم رو بنده خودش بکنه، بلکه میتونه اخلاق رو هم قربانی مصحلت اندیشی و منفعتگراییهای کوتاه مدت بکنه.
هر چند خلاف جهت آب شنا کردن آسان نیست، ولی باید سعی کنیم همیشه در سمت درست تاریخ بایستیم.
شاد و تندرست و پیروز باشید!
امید حسننژاد
ملبورن، استرالیا
۸ آگوست ۲۰۱۹
https://www.youtube.com/watch?v=t-axd1Ht_J8&feature=share
نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیونشاط نیست.