ضرورت درک تفاوتهای زبانی و قابلیتهای فرهنگی برای همه شهروندان استرالیا
کشورهای آسیا-پاسیفیک در حال تبدیل شدن به قطب اقتصاد جهانی هستند و به همین دلیل در سالهای اخیر ازمردم استرالیا خواسته شده که به یادگیری زبانهای خارجی به ویژه زبانهای آسیایی بپردازند. اما با این وجود، تعداد دانشجویانی که در استرالیا به یادگیری زبانهای خارجی مشغول هستند همچنان محدود باقی مانده است.
به گزارش رادیو نشاط ، در سالهای اخیر، توسعه سریع فناوری های مربوط به ترجمه های ماشینی و استفاده از کامپیوتر برای تشخیص کلمات گفتاری باعث آسان شدن بسیاری از کارها شده است. استفاده از هوش مصنوعی، با وجود نواقصی که دارد، باعث ارتقای چشم گیر کیفیت ترجمه های گوگل شده و فناوری های دقیق مربوط به استفاده از کامپیوتر برای تشخیص کلمات گفتاری به سرعت در حال فراگیر شدن هستند.
با تلفیق این دو فناوری، گوگل نسل جدیدی از هدفونهای بی سیم را معرفی کرده که دارای قابلیت ترجمه همزمان است. با وجود چنین امکاناتی آیا هنوز نیازی به یادگرفتن یک زبان جدید وجود دارد؟
به نوشته تارنمای اس بی اس ، اینکه فناوریهای جدید باعث می شود که ما بتوانیم بدون داشتن زبان مشترک با انسانهای دیگر در سرتاسر جهان ارتباط برقرار کنیم بسیار شگفت انگیز است. بنابراین، با استفاده از چنین ابزارهایی می توانیم با کسانی که به زبانهای چینی، مجارستانی و یا هندی صحبت می کنند، ارتباط برقرار کنیم و آنها همزمان می توانند صحبتهای ما را بصورت ترجمه شده بشنوند و با ما به زبان خودشان صحبت کنند. اما برای ارتباط برقرار کردن با کسانی که به زبان دیگری صحبت می کنند باید به کارکرد زبان و تفاوتهای بین فرهنگی هم توجه کرد. در غیر این صورت ممکن است با مشکلاتی مواجه شویم.
اول از همه اینکه یک کلمه ممکن است در زبانهای مختلف معنی های متفاوتی داشته باشد و بعضی اوقات ممکن است از چیزی که گفته شده برداشتهای مختلفی کرد.
البته این موضوع صرفا به اشتباه در ترجمه مربوط نمی شود. نکته اصلی اینجاست که در زبانهای مختلف معانی مختلفی برای کلمات وجود دارد. این موضوع در روابط و تجارت بین الملل بسیار حایز اهمیت است اما معمولا وقتی که به ترجمه ها اعتماد می کنیم، به این نکته توجهی نمی کنیم.
یکی دیگر از ویژگیهای اصلی برقراری ارتباط این است که منظور مان معمولا بسیار گسترده تر از آن چیزی است که به زبان می آوریم. اگرچه زبان نقش بسزایی در ایجاد ارتباط ایفا می کند، در اغلب موارد آن چیزی که گفته نمی شود و یا به طور غیر مستقیم گفته می شود، مهمتر از آن چیزی ست که گفته شده است. و از آنجایی که این برداشتها در هر فرهنگ و ملتی متفاوت است، ترجمه های ماشینی قادر نیستند به راحتی آنها را درک کنند.
برای مثال، در بین افرادی که به زبانهای فارسی یا مندرین صحبت می کنند، تعارف به غریبه ها رایج است و غریبه ها هم برای بار اول پیشنهاد میزبان برای خوردن غذا را رد می کنند. آنها از طریق رد کردن این درخواست در واقع می خواهند بدانند آیا پیشنهاد صاحبخانه واقعا از ته دل بوده یا نه؟ قبول سریع پیشنهاد ممکن است حتی نوعی بی ادبی هم تلقی شود. بنابراین، پیشنهاد کردن و رد پیشنهاد اغلب آنقدر ادامه پیدا می کند تا مهمان آن را قبول کند. نکته اینجاست که فرهنگهای مختلف روشهای مختلفی را برای صحبت کردن ترجیح می دهند که این مساله موجب برداشتهای متفاوتی هم می شود.
همانطور که اختراع ماشین حساب روشهای یادگیری ریاضی را تحت تاثیر قرار داد، بدون شک، فناوریهای جدید هم در چگونگی یادگیری زبانهای دیگر تاثیر خواهند گذاشت، اما نمی توانیم دانش مربوط به تفاوتهای زبانی و فرهنگی را به نرم افزارها منتقل کنیم. برای همین، همچنان نیاز به یادگیری زبانهای مختلف داریم و با توسعه سریع جهانی شدن اقتصاد، این نیاز هم بیشتر حس می شود.
بر اساس گزارش The New Work Order وابسته به بنیاد The Foundation for Young Australians ، از سال 2012 تا 2015، تعداد آگهی های مشاغلی که در پی جذب افراد چند زبانه بودند، بیش از صد و هشتاد درصد رشد داشته است. همچنین، بر اساس گزارش The Institute for the Future in Palo Alto در کالیفرنیا، تا سال 2020، یکی از ده مهارت لازم برای ورود به بازار کار، قابلیتهای بین فرهنگی خواهد بود.
یادگیری زبانهای خارجی به ما این توانایی را می دهد تا به شیوه های مختلفی فکر کنیم، دیدگاههایمان را درباره مسایل اطرافمان عوض کنیم و یا طرز فکرمان را با سایر افراد هماهنگ کنیم. یادگرفتن یک زبان دیگر همچنین به ما کمک می کند تا به درک بهتری از خودمان و طرز تفکرمان برسیم و با درک تفاوتهای فرهنگی روابط عمیقی با دیگران ایجاد کنیم.
در حال حاضر، فناوریهای پیشرفته ترجمه ماشینی و تشخیص کلمات گفتاری در دسترس عموم قرار دارند. اما این فناوریها تا هر کجا هم که پیش بروند، بازهم نمی توانند طبیعت اساسی زبان انسانی و نقش آن را در برقراری ارتباط تغییر دهند. در واقع، همانطور که اختراع ماشین حساب به این معنی نبود که ما دیگر نیاز به یادگیری ریاضیات نداریم، این فناوریها هم با اینکه ابزارهای بسیار مفیدی هستند، به هیچ وجه نمی توانند جایگزین درک بین فرهنگی عمیقی بشوند که تنها با یادگیری زبان بدست می آید.
خلاصه اینکه افزایش آگاهی نسبت به تفاوت زبانهای مختلف و شیوه های نشان دادن تفاوتهای فرهنگی در زبان چیزی است که هر استرالیایی باید به آن توجه کند. به جای بی فایده نشان دادن یادگیری زبانهای خارجی، باید به این مساله توجه کنیم که ما در واقع در حال ورود به دوره ای هستیم که در آن، درک تفاوتهای زبانی و قابلیتهای فرهنگی برای همه افراد یک ضرورت محسوب می شود.