چرا مهاجرین به استرالیا ، روستاهای این کشور را برای زندگی انتخاب نمی کنند؟
تنها سی درصد از استرالیایی ها در نواحی روستایی و حاشیه ای زندگی می کنند و بر اساس آمار اداره آمار استرالیا همین امر سبب نگرانی سیاست گذاران از کاهش میزان زنده بودن شهرهای کوچک در کشور شده است.
به گزارش رادیو نشاط در تارنمای اس بی اس آمده است ، جک آرچر مدیر عامل یک انستیتو به نام انستیتوی مناطق حاشیه ای استرالیا می گوید: آوردن مهاجران به مناطق روستایی ممکن است سبب رشد جوامع این مناطق شود.
او می گوید: "نخستین نکته مهم آن است که جوامع حاشیه ای و مردمی که در این جوامع زندگی می کنند، مهاجرت را در واقع به عنوان استراتژی نخست می بینند که می توانند از آن استفاده کرده و مردم جدیدی را به جوامع خود بیاورند. اما روی دیگر سکه، تغییر مفهوم مناطق حاشیه ای استرالیا در میان جوامع مهاجر است. آنچه که ما به قولی شاهد آن هستیم، یک برداشت منفی از این مناطق است. یک نوع سوء تفاهم از فرصت هایی که در آنجا وجود دارد و نوعی ایده که می گوید در آنجا شغلی وجود ندارد یا آنکه جامعه پذیرایی در آنجا حضور ندارد. در حالی که واقعیت کاملا متفاوت است".
اداره آمار استرالیا می گوید تنها در حدود بیست درصد از جمعیت مهاجر تازه وارد در استرالیا در مناطق روستایی و حاشیه ای کشور اسکان پیدا می کنند.
در همین راستا، پروفسور Jock Collins از دانشگاه تکنولوژی سیدنی می گوید برنامه های مهاجرتی دولت استرالیا راه های جدیدی را برای انتخاب زندگی در مناطق روستایی در اختیار مهاجران قرار می دهد.
او می گوید: "اکثر افرادی که برای مهاجرت دائم استرالیا اقدام می کنند باید یک آزمون موسوم به points test را بگذرانند. در این آزمون شما به ازای سنتان امتیاز می گیرید، به ازای توانایی خود در زبان انگلیسی، شغلتان، تحصیلاتتان و همچنین شما اگر آماده باشید که در مناطق روستایی و حاشیه ای اسکان پیدا کنید، امتیاز اضافی دریافت می کنید. در نتیجه این امر مانند یک مشوق عمل می کند و در نتیجه باید گفت تنوع بالایی در ویزاهای دائم و موقت که در نهایت فرد را به مناطق روستایی هدایت می کند، وجود دارد. و این امر ظرف شش یا هفت دهه گذشته در تاریخ مهاجرت استرالیا تغییر بزرگی را ایجاد کرده و به صورت قابل توجهی جلوی ورود مهاجران جدید به شهرهای بزرگ استرالیا را گرفته است".
Akilesh Murthy یکی از این مهاجران است که تصمیم گرفته تا در نواحی روستایی استرالیا اسکان پیدا کند.
او پس از دو سال زندگی در شهر ملبورن تصمیم گرفته تا به همراه همسرش به Albury-Wodonga نقل مکان کند. یک شهر کوچک حاشیه ای متشکل از دو روستا در منطقه مرزی ایالت های نیوساوت ولز و ویکتوریا.
او می گوید آنچه که آنها در این روستا با آن روبرو شده اند، ورای انتظارات آنها بوده است.
او می گوید: "مردم خیلی گرم هستند. آنها در مقایسه با آنچه که من در شهر دیده ام، خیلی پذیرا هستند. این بدان معنا نیست که مردم شهر آدم های بدی هستند. این فقط به آن معنا است که آدم های Albury-Wodonga خیلی خیلی گرم تر هستند و خیلی بیشتر مطلع هستند و آنچه که ما متوجه شده ایم آن است که ارزش های خانوادگی خیلی مشابه آن چیزهایی است که ما آنها را در هندوستان داشتیم، به ویژه در روستاها، ارزش های خانوادگی بسیاری شبیه است. شما به سالمندان احترام می گذارید، تحصیلات ارزشمند هستند، شما برای کارتان ارزش قائلید، روابط خانوادگی هم محترمند. چیزهایی که من نتوانستم آنها را در شهرهای پرجمعیت پیدا کنم".
Akilesh Murthy می گوید آنها نخستین بار از یک مرکز محلی منابع چند فرهنگی بازدید کردند و این مرکز آنها را به یک شورای محلی، انجمن استرالیای هندی و همچنین کتابخانه معرفی کرد.
او می گوید: "کتابخانه Albury از نظر دسترسی به هر گونه اطلاعاتی که می خواستیم جمع آوری کنیم مکان بسیار مهمی برای ما بود و من مایلم این را هم اضافه کنم که باشگاه کریکت North Albury یکی دیگر از عوامل مهم در زندگی ما در Albury Wodonga بود چون این باشگاه جایی است که من همه دوستانم را در آن پیدا کردم. و در آنجا هیچ هندی دیگری نبود. با آنکه آنها همه استرالیایی بودند اما همه بسیار پذیرا و گرم بودند. آنها آدم های محشری هستند. آنها به ما کمک کردند که در اسرع وقت جا بیفتیم چون هر چه سریع تر با فرهنگ و موقعیت جا بیفیتید برای شما بهتر است"
او می گوید از یک موضوع جالب و مشترک فرهنگی بین هندی ها و استرالیایی ها برای وصل شدن با جامعه محلی و پیدا کردن یک کار استفاده کرده است.
او می افزاید: "بله، شما به همه شوراهای محلی سر می زنید تا زمانی که رزومه خود را تسلیم کنید و آرزوی بهترین ها را داشته باشید. اما بهترین راه همیشه، ارجاع دادن است. در نتیجه من تصمیم گرفتم تا به باشگاه کریکت ملحق شوم و بعد چند دوست پیدا کنم و سعی کنم خودم را با فرهنگ استرالیایی سازگار کنم و فکر می کنم که این کار را خیلی خوب انجام دادم. از زمانی که بازی کریکت را شروع کردم فکر کردم این کار یکی از منابعی است که می توانم از آن استفاده کنم و این کار را کردم و دوستان زیادی هم در باشگاه North Albury پیدا کردم. آنها به من کمک کردند تا ابتدا یک کار پیدا کنم و بعدش دیگر همه چیز گذشت".
اغلب مواقع موضوع اصلی برای مهاجران در نواحی روستایی و حاشیه ای، در دسترس بودن خدمات حمایتی برای کمک به آنها برای سازگاری با محل جدید زندگی خود است.
پروفسور Jock Collins در این باره می گوید با آنکه شاهد محدود بودن خدمات هستیم اما در بسیاری مواقع جوامع محلی خود شبکه های حمایتی خود را ایجاد می کنند.
او می گوید: "در برخی موارد، مناطق روستایی و حاشیه ای به ویژه روستاهای کوچک تر از زیربناهای اسکانی که شهر های بزرگ از آن برخوردار هستند، برخوردار نیستند. چیزهایی مانند مراکز منابع مورد نیاز مهاجران، انواع خدمات اسکانی برای ارائه آموزش، آموزش های زبانی و غیره. به علاوه در بسیاری از روستاهها و شهرها شاهد نوعی پاسخ خلاقانه توسط ارائه کنندگان خدمات محلی مانند کلیساها و شوراهای محلی برای مواجهه با نیازهای مهاجران تازه وارد هستیم زیرا آنها می دانند که این مهاجران تازه وارد برای آینده، بقا و رشد روستاها و منطقه آنها بسیار مهم هستند".
پروفسور Collins می گوید اسکان موفقیت آمیز در یک روستای کوچک به معنای یافتن فوری کار است. اتفاقی که به گفته او در غالب مواقع برای دارندگان ویزاهای 457 رخ می دهد.
او می افزاید: "مهم ترین چیز برای هر مهاجری پیدا کردن کار است و برای بسیاری از مهاجران متخصص جذابیت در آن است که اگر شما بتوانید پیشنهاد کار دریافت کنید این امر شانس بهتری به شما خواهد داد تا یا یک ویزای دائم بگیرید یا ویزای 457 دریافت کنید. ویزایی که در واقع یک ویزای موقت کاری برای افراد متخصص است. در نتیجه روشی که روند حرکت مهاجران به سمت مناطق روستایی و حاشیه ای استرالیا عمل می کند این است که موضوع کار نخست و قبل از چیزهای دیگر مانند به رسمیت شناختن مدرک دانشگاهی، مورد توجه قرار می گیرد و حل و فصل می شود چرا که در خصوص این جور چیزها می شود قبل از آنکه مهاجر وارد استرالیا شود، مذاکره کرد و من فکر می کنم که این مدل، مدل واقعا خوبی است".
روستای Nhill واقع در منطقه Wimmera در ایالت ویکتوریا به اسکان بیش از یکصد پناهده Karen از میانمار کمک کرده است.
یک کمپانی محلی به نام Luv-a-Duck برنامه اسکان این افراد را مدیریت کرده است. کمپانی که در واقع به این پناهندگان کار داده است.
Jennifer Blencowe مدیر بخش پژوهش و سیاست گذاری در بخش اسکان موسسه AMES Australia درباره چگونگی عملکرد این برنامه می گوید: "این برنامه اسکان، یک برنامه اسکان بسیار منظم بود. در سال 2010، تعداد 10 نفر از اعضای جامعه Karen به Nhill نقل مکان کردند و 5 نفر بزرگسال از این ده نفر، کار تمام وقت خود را در Luv-a-duck شروع کردند. تا سال 2011، هفتاد نفر از Karen در آنجا زندگی می کردند و حداقل یک نفر بزرگسال در هر خانواده شاغل بود و معمولا در آن مرحله در Luv-a-duck کار می کردند. در نتیجه فکر می کنم که تعداد بیشتری از مردم Karen دوست داشتند تا به اینجا بیایند. اما Karen ها هم بسیار مراقب بودند که مطمئن شوند که وقتی افراد به آنجا نقل مکان می کنند، یک کار داشته باشند".
خانم Blencowe می گوید البته این تنها فرصت های کاری نبوده که در موفقیت این برنامه مشارکت داشته است.
او می گوید: "آنها بسیار مناسب بودند زیرا مردمانی بودند که از پیشینه های روستایی در برمه به آنجا می آمدند و آنها مردمی بودند که در غالبا اوقات به دلیل پیشینه پناهنده خود هیچ وقت این شانس را که بتوانند مهارت های کاری خود را توسعه دهند نداشتند. در نتیجه آنها برای کار کردن در کارهای فرایندی که نیازمند مهارت های کمی هم بود، مشکلی نداشتند".
در همین راستا، Jennifer Blencowe نیز بر این باور است که مهاجران نیز از فراگیری بسیاری چیزهای جدید درباره روستای خود و همچنین مشارکت در جامعه محلی خود نفع می برند.
او می گوید: "به عنوان مثال، مردم Karen بسیار مشتاق بودند که مطمئن باشند که آنها به عنوان مردمی که در جامعه محلی مشارکت دارند، دیده شوند. در نتیجه در روز های درخت کاری، آنها نخستین افرادی بودند که حضور پیدا می کردند و درخت هایی را می کاشتند یا در بازسازی یک پل کوچک تاریخی روی رودخانه مشارکت کردند و یا بچه های آنها به تیم فوتی ملحق شدند. با این نوع کارها آنها اطمینان حاصل می کردند که به عنوان بخشی از یک جنبش، نوعی برنامه ریزی را دنبال می کنند که در واقع بواسطه آن به عنوان عضوی از جامعه حاشیه ای مشارکت می کنند".
این در حالی است که Jack Archer از انستیتوی مناطق حاشیه ای استرالیا نیز می گوید هیچ فرمول سحرآمیزی در این میان وجود ندارد.
او می گوید تجربه اسکان پیدا کردن می تواند بسته به ماهیت یک روستا و همچنین رویکرد فردی مهاجران تازه وارد، متفاوت باشد.
او به مهاجران توصیه می کند که شاید بد نباشد تا پیش از نقل مکان، یک بار از آن روستا دیدن کنند یا حداقل درباره جامعه محلی آن تحقیق کنند.
او می افزاید: "فکر نمی کنم که این کار همچون علوم موشکی پیچیده باشد. این امر یک فرایند اجتماعی است و به پیشینه مهاجر، اشتیاق آن جامعه و در نهایت فرایند واقعی یکپارچه شدن افراد در زندگی محلی خود بستگی دارد. خانه، کار و یک زندگی اجتماعی. اینها چیزهایی هستند که من فکر می کنم واقعا مهم هستند. ما می توانیم مشوق های دیگری را هم عنوان کنیم اما اساسا اینها مواردی هستند که تحقیقات ما و ارتباط ما با مردمی که در این فضا کار کرده اند به ما می گوید باید به عنوان موارد کلیدی در نظر بگیریم. و برای هر مهاجر یا هر نقطه منطقه ای که می خواهد این اتفاق رخ دهد این سه چیز هستند که باید رخ دهند".