صدای پای سهراب سپهری
۱۵ مهرماه سالروز تولد سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایرانی است. وی در سال ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد. پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رییس تلگرافخانه کاشان بود. پدرش «اسدالله» و مادرش «ماهجبین» نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند.
سهراب سپهری که سالهای سال برای سرودن اشعارش در میان عموم مردم، شاعری محبوب و مشهور بوده است، در سالهای اخیر با مطرح شدن آثار نقاشی اش در حراجهای هنری داخلی و خارجی، شهرت جهانی یافته است. با وجود اینکه نقاشیهای سهراب همیشه در مجموعه های ارزشمند نقاشی معاصر ایران وجود داشته و همواره در معرفی هنرمند، به تحصیلات او در رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبا اشاره شده است،اما بخش اعظم جامعه ایرانی یا اصلا نقاش بودن سپهری را نمی دانسته و یا آن را در حاشیه سوابق هنری وی می دانستند. این امر می تواند به دلیل اقبال عمومی بیشتر مردم ایران نسبت به هنر شاعری باشد تا هنر نقاشی. بسیاری از ما ممکن است یک «هشت کتاب» در کتابخانه شخصیمان داشته باشیم، اما چه تعدادی از ما تابلوهای طبیعت زیبا و شاعرانه سهراب سپهری را در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران دیده ایم، شهرهای دیگر که جای خود دارد.
درباره اهمیت هنری و اقتصادی آثار نقاشی سهراب سپهری نظرات گوناگونی در فضای هنر امروز وجود دارد. علی فرامرزی هنرمند نقاش درباره مطرح شدن این روزهای نقاشیهای وی در فضای اقتصادی هنر در گفتگو با خبرنگار ایسنا چنین میگوید: «اینکه سهراب سپهری در آثارش نگاه خاص خود را پیاده کرده و در تکنیک و اجرا، نوع تفکر خاصش را میتوان یافت، غیرقابل انکار است. با این حال، شهرت این شاعر و هنرمند و تبدیل شدنش به یک برند روی قیمت آثارش در سالهای اخیر تأثیر زیادی گذاشته است. البته این موضوع فقط مختص هنرمندان ایرانی نیست و در همه جای دنیا وجود دارد. فرامرزی ادامه داد: سهراب سپهری تا قبل از برگزاری حراجهای هنری و فروش آثارش در این رویدادها، بیشتر بهعنوان یک شاعر مطرح بود. آثار او از نگاه ویژهای که این شاعر در شعرهایش داشت نیز بهره بردهاند. به نظر من، نگاه عارفانهی او در تابلوهایش نیز وجود دارد و نگرش زمینیاش به هستیشناسی باعث شده، واقعیتهایی عادی مثل تنه درختان را با نگاه آرتیستیک خود تصویر کند.»
شهروز نظری درباره کیفیت هنری نقاشیهای سهراب می نویسد: «او در آخرین دوران کاری اش به تکنیکی از بافت گذاری (texture) دست یافت که تا به امروز برای بسیاری از هنرمندان دست نیافتنی به نظر می رسد. درخت های او نتیجه پرهیزش از رنگ گذاری با قلم مو هستند. او در این آثار حوادث رنگی را تبدیل به موضوع آثارش می کند. استفاده از کاردک های بزرگ چوبی و رنگ های رقیق شده و بافت ریز و درهم شده پارچه های بوم محصول تحقیقات وسیع او بر نقاشی آن سال های غرب (آبستره) و شگردهای نقاشی سنتی مشرق زمین است.»
به هر روی بحث و نقد و گفتگو درباره چگونگی و چرایی اینکه نقاشی سهراب با فیمت دومیلیارد و هشتصد میلیون تومان( فروخته شده در حراج سال ۱۳۹۴ تهران) گرانترین اثر نقاشی مدرن ایرانی است و جایگاه واقعی نقاشیهای این هنرمند فقید که زندگی سرتاسر هنرمندانه ، عارفانه و با روحیاتی غیر مادی داشت، همچنان ادامه دارد و هر از چندی همچون امروز و در آستانه حراجی و فروشی دیگر (حضور آثار سهراب سپهری دردومین حراج ملی آثار هنری و نمایشگاه فروش آثار در گالری آریا در رورهای جاری) مجدد به جریان می افتد.
اما آنچه همگان بر سر آن به توافق هستند این است که «صدای پای آب» و نشانی خانه دوست، فارغ از تمام هیاهوی هنر معاصر ، همچنان از میان خطوط شعرها و تابلوهای نقاشیهای سهراب سپهری با همان لطافت همیشگی به گوش و چشم میرسد.
سهراب سپهری در اردیبهشت ۱۳۵۹، بر اثر بیماری سرطان خون در تهران در گذشت و آرامگاه او در کاشان قرار دارد. روحش شاد و آرام
مونا شهریاری، تندیس