راز موفقیت استرالیا در چیست؟
تارنمای دنیای اقتصاد در مقاله خود می گوید ، استرالیا موفق شده است به مدت ۲۷ سال رشد اقتصادی بیوقفه و بدون رکود را تجربه کند. وضعیت مالی استرالیا در شکل درازمدتش عالی است. نیمی از استرالیاییها، مهاجر یا فرزندان مهاجران هستند.
راز موفقیت استرالیا در چیست؟
گرچه بر سر موضوع بزرگترین مشکل آمریکا، ژاپن، بریتانیا یا فرانسه اختلاف عقیده وجود دارد، اما آنچه مسلم است این کشورها از دیدگاه مادیگرایانه برای دهههای متمادی، شاهد کندی رشد میانگین دستمزدها بودهاند، امری که موجب ناامیدی و خشم نیروی کار آنها شده است. بیلانهای مالی از بدهیهای عظیم این دولتها حکایت دارند؛ وضعیتی که روزبهروز گستردهتر میشود و همزمان مردم این کشورها با تاوان سنگینتری در حوزه بهداشت و درمان و مستمری خود روبهرو خواهند بود. موضوع مهاجرت هم مسبب اصلی قیام پوپولیستها در آمریکا و همه کشورهای اروپایی شده است. اما آنچه برای بسیاری از کشورها هشداردهندهترین موضوع است، فقدان یک خرد جمعی سیاسی برای سرو سامان بخشیدن به این بحرانهای روزافزون است. بسیاری از سیاستمداران غربی حتی نمیتوانند تصور کشوری را کنند که همزمان، در همه این حوزهها به موفقیت دست یافته باشد. البته خوشبختانه لازم هم نیست آن را تصور کنند چون چنین کشوری در واقعیت وجود دارد: استرالیا.
شاید به این دلیل که این کشور از دیگر کشورها دور است یا تنها ۲۵ میلیون نفر جمعیت دارد، یا بیشتر به عنوان محل سکونت کانگوروها شناخته میشود، توجه چندانی را به خود معطوف نمیکند.
اقتصاد این کشور موفقترین اقتصاد در جهان ثروتمند محسوب میشود. این اقتصاد ۲۷ سال مداوم رشد را تجربه کرده است، که در جهان توسعهیافته یک رکورد محسوب میشود. رشد تجمیعی این اقتصاد طی این دوره حدود سه برابر رشد آلمان بوده است.
میانگین دستمزدها در استرالیا حدود چهار برابر آمریکا رشد کرده است. بدهیهای دولتی استرالیا در حدود ۴۱ درصد تولید ناخالص داخلی آن است، سهمی که کمتر از نصف بدهیها در بریتانیاست. گرچه خوش شانسی سهم مهمی در این بین داشته است چون این کشور مقادیر زیادی سنگآهن و گاز طبیعی دارد و نسبتا به چین که این محصولات را میبلعد، نزدیک است، اما راز موفقیت استرالیا در سیاستگذاریهای مناسب آن است. پس از آخرین رکود استرالیا در سال ۱۹۹۱، دولت وقت اصلاحات در نظام بهداشت و درمان و مستمری را آغاز کرد و به روش خودش از قشر متوسط خواست هزینه بیشتری بپردازند. نتیجه این شد که دولت استرالیا بهعنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی خود تنها نصف میانگین سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) بابت مستمریها پرداخت میکند و این فاصله طی سالهای پیش رو افزایش نیز خواهد یافت.
جالبتوجهتر از اینها، عطش استرالیا به جذب مهاجر است. حدود ۲۹ درصد از ساکنان این سرزمین، متولد کشورهای دیگر هستند. این دو برابر سهمی است که در آمریکا مشاهده میشود. بیشترین مبدا این مهاجران هم قاره آسیاست، موضوعی که در حال تغییر سریع ترکیب قومیتی این کشور است. چنین موضوعی در کشورهایی همچون آمریکا، بریتانیا، ایتالیا یا ژاپن یک تابوی سیاسی قلمداد میشود. در استرالیا اما هر دو حزب عمده بر این باورند که پذیرش تعداد زیادی مهاجر دارای مهارت برای سلامت اقتصاد ضروری است.
به همین دلیل است که دیگر کشورهای جهان میتوانند چیزهای زیادی از استرالیا بیاموزند.